معنی دارای تمایز

حل جدول

دارای تمایز

متمایز، متباین

لغت نامه دهخدا

تمایز

تمایز. [ت َ ی ُ] (ع مص) تفرق. (اقرب الموارد). جداکردن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تمایز

دگردیسی

فارسی به انگلیسی

تمایز

Difference, Differentiation, Disparity, Distinction, Distinctiveness, Distinguishable


تمایز متقابل‌

Contradistinction


بی‌ تمایز

Wholesale


وجه‌ تمایز

Distinction

فرهنگ فارسی آزاد

تمایز

تَمایُز، حزب حزب شدن، فرقه فرقه و متفرق شدن، رقابت کردن و مسابقه گذاشتن،

فرهنگ معین

تمایز

با هم فرق داشتن، جدا شدن. [خوانش: (تَ یُ) [ع.] (مص ل.)]

فرهنگ عمید

تمایز

متفرق شدن،
جدا شدن،
با هم تفاوت داشتن،

مترادف و متضاد زبان فارسی

تمایز

اختلاف، تباین‌تفاوت، فرق،
(متضاد) تماثل، وجه ممیزه، شاخصه، جدا کردن، جدا بودن، تفاوت داشتن


تمایز داشتن

فرق‌داشتن، متفاوت بودن، توفیر کردن، تفاوت‌داشتن

فرهنگ فارسی هوشیار

تمایز

تفرق، جدا کردن


عدم تمایز

نا جدایگی

واژه پیشنهادی

تمایز سلولی

دگرگونی یاخته ای

معادل ابجد

دارای تمایز

674

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری